زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام
به هروقتی که یاد ازجدّ خود «خیرالبشر» کردم نظر بر قامت دلجوی تو، زیبا پسر کردم تسلّابخش دل بودی و بگْرفتندت از دستم زعمرم سیر گشتم تا که برجسمت، گذر کردم برای آن که شاید پیکرت را زنده دریابم ز هر سو بسته شد راهم، تلاش بیشتر کردم نمی شد چون به تنهایی، تـنت از خاک بردارم برای یاریام، آخر جوانان را خبر کردم نمودم پاک از لعل لبت خون تا زنم بوسه ولی چون عمّهات اِستاده بُد، صرفنظر کردم نگشتم سیر و ناچار از برت برخاستم زیرا برای عمّهات آن لحظه، احساس خطر کردم |